11-26-2012, 03:12
|
#292 |
کاربر سایت
تاریخ عضویت: Nov 2012
نوشته ها: 1,592
تشکر: 1 تشکر شده 21 بار در 21 ارسال | چرا ایرانی*ها سریال*های آسیای شرقی را دوست دارند? افسانه*ها و ریشه*ها یادمان نرفته که اوشین، رسما یکی از اعضای خانواده*های ایرانی شده بود! دوران سخت کودکی*اش اشک مردم را درآورد و پا گرفتن و پیشرفتش، رسیدن به بالاترین جایگاه اجتماعی، ازدواج با ریوزو، خوشبختی و سختی کشیدن*های دوباره و… او را به محبوب*ترین زن میان شخصیت*های نمایشی آن سال*های ایران بدل کرده بود. عجیب هم نبود، چون بین انبوه سریال*های خانوادگی*، «سال*های دور از خانه» داستان خود را ساده و بی*دردسر و البته جذاب تعریف می*کرد و مردم را بسادگی جذب خود کرده بود. موفقیت اوشین بود که پای هانیکو و سریال «داستان زندگی» را هم به تلویزیون باز کرد، با آن تیتراژ معروف و متن ماندگار: «زندگی منشوری است در حرکت دوار» که البته در نسخه اصلی این متن روی تیتراژ وجود ندارد و در واقع شاهکار دوبلورهای ایرانی است! همان سال*ها، چند سریال جذاب دیگر از آسیای شرق و خاوردور راهی ایران شد و همچنان مردم، داستان*های چشم*بادامی*ها را دوست داشتند. شوییچی و پدرش محبوب مردم بودند و لین*چان و یارانش موفقیتی فراتر از تصور پیدا کردند. مردم سریال*های شرقی را به مراتب بیش از سریال*های آمریکایی و اروپایی دوست داشتند و همین سبب موفقیت طبیعی و دائم مجموعه*های شرقی شده بود. این روند ادامه داشت تا اواسط دهه ۷۰ همزمان با تغییر ذائقه مردم، شکست پیاپی چند سریال ژاپنی و کره*ای، سکه سریال*های آسیای شرق را از رونق انداخت. ناگفته نماند در دوران رواج این سریال*ها، تلویزیون مدام فیلم*های ژاپنی مطرح از جمله آثار کوروساوا (بویژه «ریش قرمز»!) را هم به نمایش گذاشت و نوعی قرابت و همسانی فرهنگی میان این آثار با مخاطب ایرانی ایجاد شد. سال*های سال، خبری از سریال*های شرقی نبود و مجموعه*های کانادایی و استرالیایی با آدم*ها و مناظر طبیعی بکر و کم*نظیرشان مهمان رسانه ملی بود و از مردم ایران دلبری می*کرد. مردم قصه*دوست ایران، همچنان میان مجموعه*ها، هر کدام را که قصه بهتری داشت، بیشتر دوست *داشتند. چنان که در این دوران مثلا مجموعه*ای مانند «آن شرلی» با اقبالی استثنایی روبه*رو شد یا سریال «داستان*های جزیره» تمام رکوردهای جذب مخاطب را جابه*جا کرد! همزمانی کاهش اقبال مردم به سریال*های خارجی با حذف سریال*های ژاپنی، کره*ای و چینی، نشانه مشخص و بارزی بود که در این سال*ها جدی گرفته نشد. موج تازه سریال*های شرقی، وامدار درخشش و محبوبیت یک کدبانوی تمام*عیار بود؛ یانگوم «جواهری در قصر» بی*شک یکی از پربیننده*ترین مجموعه*های خارجی پخش شده در تمام ادوار بود. مردم علاقه عجیب و بی*حد و حصری به این سریال نشان دادند و موفقیت این مجموعه، راه را برای ورود انبوهی از سریال*های شرقی باز کرد. آخرین نمونه، سریال موفق «افسانه دونگ یی» بود که پخش آن بتازگی پایان یافت و بسیار پرمخاطب بود. اقبال و علاقه عجیب مردم ایران به این*گونه آثار، ریشه*های مختلفی دارد. بی*شک اصلی*ترین دلیل، نزدیکی فرهنگی مردم ما با اهالی خاوردور است. بسیاری از سریال*های موفق شرقی مشخصا به مفاهیمی می*پردازد که برای ما بسیار آشنا و عزیز است مانند بردباری، ایثار، شهامت و صداقت. از سوی دیگر، شکل روابط در این سریال*ها برای مخاطب ایرانی بسیار باورپذیرتر و قابل فهم*تر است تا سریال*های اروپایی. علاوه بر این، نکته مهم و قابل توجه در سریال*های خاور دور، داستانگویی است. برخلاف سریال*های ایرانی که بشدت وامدار فرم*روایی است، سریال*های شرقی کاملا در خدمت داستانگویی ساخته می*شود. ساختار ساده و بدون تکلف این سریال*ها بویژه داستان*های تاریخی و جذاب، در کنار تکنیک مناسب و استفاده از لوکیشن*های تر و تازه و دیدنی، مجموعه*های شرقی را برای مخاطب ایرانی بسیار دوست*داشتنی جلوه می*دهد. یادمان باشد نسلی که امروز مخاطب اصلی سیماست، از دوران کودکی در معرض انیمیشن*ها و کارتون*هایی بود که همین اهالی مشرق زمین به شکلی عالی می*ساختند. خیلی از ما خوب یادمان هست آن علامت عجیب و غریب ژاپنی را که در آخر قسمت*های سریال*های کارتونی می*آمد و معنایش «ادامه دارد» بود! این حقیقتی آشکار و کهنه است که ضریب نفوذ مجموعه*های شرقی در میان مخاطب ایرانی، به دلایل متنی و فرامتنی بسیار بالاست و مردم همچنان توجه و علاقه خود را به این مجموعه*ها آشکار می*کنند. با وجود این، کاش نویسندگان و سازندگان ایرانی هم سراغ داستان*های تاریخی جذاب و کم*هزینه بروند و آثاری خلق کنند که برای مردم به همین جذابی باشد. آیا آرزوی بعیدی است که دوست داشته باشیم یک دونگ*یی کاملا ایرانی را تماشا کنیم یا یانگوم وطنی را؟ قصه* گویی، عنصر مهم و کلیدی از دست*رفته*ای است که در آثار نمایشی ما مغفول واقع می*شود و دوری*اش سبب شده حالا دیگر امپراتور، دوست*داشتنی*تر از رستم باشد! |
| |