شما عضو سایت نیستید, لطفا از طریق این لینک برای ثبت نام اقدام نمایید. |
mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam mantiscccam |
08-19-2013, 20:58 | #1 |
مهمان
نوشته ها: n/a
| چرا «مادرانه» و «دودکش» رقیب «کوزی گونی» و «حریم سلطان» نشدند؟
به راستی وظیفه یک رسانه مردمی و ملی چیست؟ تلویزیون چه نقشی در جامعه دارد و مدینه فاضله*اش کجاست؟چه انتظاراتی باید از آن داشت و جایگاه حقیقی*اش کجاست؟ این پرسش*های مهم و کلیدی نه فقط برای صداو سیمای کشور ما،که برای تمام تلویزیون*ها در دنیا صدق می*کند. موارد و پرسش*های کلیدی که همواره با پاسخ دادن به آن*ها جایگاه رسانه مشخص و معین می شود و در انتقال این اهداف است که شبکه*ای موفق می*شود و شبکه منجر به شکست! اما به کشور خودمان بازگردیم.به ایران.به جایی که رسانه تلویزیون طبق قانون در انحصار دولت است و چند سالی است که بانگ پیروزی شبکه*های ماهواره*ای به هوا برخواسته است و کارشناسان معتقدند که تلویزیون در این رقابت بازی را واگذار کرده است. هرچند که هم*چنان مدیران ارشد این رسانه ملی بدون توجه به واقعیت*ها همواره از خود آمار ارائه می*دهند و میزان جذب و رضایت تماشاگران را مثبت ارزیابی می*کند. اما چه کسی آمار بدهد و چه کسی منکر حقیقت شود، این یک واقعیت محض است که این روزها سرگرمی مردم سریال*های ترکیه*ای،کره*ای و آمریکای لاتین شبکه*های ماهواره ای است و سهم صداوسیمای داخلی تقریبا صفراست. اما چرا؟به راستی علت این عدم استقبال و بی*اعتمادی کجاست؟چرا مردم علاقه مند به دیدن سریال*های ماهواره*ای که اتفاقا کیفیت فنی و ساختاری پایین دارند هستند؟چه چیز در میان مجموعه*های ایرانی وجود ندارد که مردم روی خوش نشان نمی*دهند؟ به نظر می*رسد اکنون زمان مناسبی برای پاسخ به این پرسش باشد. زمانی که به نوعی فستیوال سریال*های وطنی و تلویزیونی به حساب می*آید. ماه مبارک رمضان که کورس سریال*های مختلف در شبکه های سراسری و حتی دیجیتال برپاست. اما مشکل همچنان باقیست.اما چرا؟ پاسخ چندان سخت نیست.یک سریال تلویزیونی در هرکجای دنیا که ساخته شود در وهله اول باید مخاطب جذب کند و سرگرم کننده باشد.باید قصه تعریف کند و به دور از شعار مفرح باشد.با این حساب شاید پرونده نیمی از مجموعه*های تلویزیون بسته می*شود .مجموعه*های که پر از شعار هستند و به دور از قصه و روایت جذاب. اما این گام نخست است.در گام بعدی شخصیت*های یک اثر نمایشی و سریال باید به مردم و جامعه نزدیک باشد. باید مخاطب آن*ها را لمس کند، باید خوب*ها و بدهای یک اثر را در دور و بر خود مشاهده کند و دغدغه شخصیت*ها دغدغه جامعه باشد. حال به راستی چقدر تلویزیون و تصویری که از این سیمای محترم پخش می*گردد به بطن واقعی جامعه نزدیک است؟ به سریال*های ماه رمضان امسال برگردیم. به راستی اردلان تمجید مادرانه شامل حال چند درصد از جامعه است؟خروس و شخصیت*هایش چقدر شبیه به واقعیت*های مردم هستند؟ یا سریال دودکش تا چه حد توانسته با روایت یک قصه ایرانی مخاطب را پای تلویزیون بنشاند. با پاسخ به این پرسش درمی*یابیم که متاسفانه چقدر تلویزیون از بطن و خواستگاه جامعه دور است و گویی هنوز جامعه شناسی درستی از ایران و ایرانی و مخاطب ایرانی ندارد و باز این*که در کمال تاسف باید گفت: بله ما میدان را واگذار کرده*ایم و آش آنقدر شور است که مردم به حق با شخصیت*های سریال های ترکیه ای و کره*ای و آمریکای لاتین احساس همذات پنداری بیشتری می*کنند و آن*ها را به خود نزدیک*تر می*بینند. و خب اینجاست که دوباره این سوال شکل می گیرد که چرا چرا مادرانه و دودکش رقیب کوزی گونی و حریم سلطان نشدند. |
| |