مفهوم علمی «تصادف»
برخی دینداران منتقد نظریه ی فرگشت می گویند: امکان ندارد که نظم و پیچیدگی جهان جانداران «تصادفی» به وجود آمده باشد. و ادامه می دهند که حتی اگر نظریه ی فرگشت نیز درست باشد، حتماً باید خالقی در کار بوده باشد که با طرح و تدبیر خود سیر فرگشتی را هدایت کرده و به اینجا رسانده است. این ایراد می تواند نشانگر بدفهمی عمیق نظریه ی فرگشت باشد. فرگشت تصادفی نیست. آنچه می توان گفت «تصادفی» است، جهش های ژنتیکی هستند. و جهش های ژنتیکی فقط به این معنا «تصادفی» هستند که وقوع شان محصول طرح و تدبیر کسی نیست. جهش ژنتیکی همان قدر «تصادفی» است که باران، آتشفشان، گردش سیارات یا هر پدیده ی طبیعی دیگر «تصادفی» است. موتور پیش برنده ی فرگشت (که همان گزینش فزاینده از میان جهش های ژنتیکی باشد) نیازمند طراحی نیست. و همین نکته است که زیرآب یکی از قدیمی ترین و مهم ترین برهان های خداباوری، یعنی برهان نظم را می زند.
پس در مورد كلمه «تصادف» در علم باید به نكات زیر توجه كرد:
۱- بعید بودن تصادف به معنی غیر ممكن بودن آن نیست. از احتمالات نمی توان برای رد رویداد های پسگشتی (Backward) استفاده كرد. اگر فکر می کنید جز این است، این بازی را انجام دهید: تعداد کافی کارت تهیه کنید، آنها را از یک تا یک میلیارد شماره گذاری کنید (در صورتی که مایل باشید بیشتر) و بعد از بین این یک میلیارد کارت یکی را بیرون بکشید. تعجب نکردید؟! عددی بیرون آمد که احتمال بیرون آمدنش یک در میلیارد بود! چطور چنین چیزی ممكن است؟! چطور چنین اتفاق بعیدی رخ داد؟ بازی را تکرار کنید، و هر بار بدون استثنا چنین اتفاق عجیبی می افتد!
۲- نباید تنها به عامل تصادفی فرگشت (جهش) توجه كرد و عامل غیر تصادفی یعنی گزینش یا انتخاب طبیعی را از نظر دور داشت. ریاضیدان آماتوری كه به اخبار گوش می داد شنید: اجتماع صد نفره زنان بسیجی در تالار وحدت برگزار شد. او با خودش حساب كرد كه احتمال اینكه هر انسانی زن باشد یک دوم است. پس احتمال اینكه همه ی آن صد نفر زن باشند ۱/۲ به توان ۱۰۰ است. یعنی ۱ در ۱۲۶۷۶۵۰۶۰۰۲۲۸۲۲۹۴۰۱۴۹۶۷۰۳ ۲۰۵۳۷۶ است. ثانیاً احتمال بسیجی بودن یا نبودن یک زن یک دوم است، درنتیجه این عدد را باید در خودش ضرب كرد. پس جمع شدن تصادفی صد زن بسیجی در یكجا غیر ممكن است. ریاضیدان ما وجه گذینشی ماجرا یعنی «تنها زنان بسیجی دعوت می شوند» را فراموش كرده بود. منتقدان «تصادف»، اغلب «بقای اصلح در اثر انتخاب طبیعی» فراموش می کنند.
۳- نباید مفهوم «فزایندگی» را در مورد تصادف از نظر دور داشت. فزایندگی بدین ترتیب است كه پس از یک رویداد تصادفی، تصادف بعدی در میان اعضا انتخاب شده از تصادف اول انجام می شود. به عبارت دیگر در هر مرحله، محصولات تصادفی مرحله قبل که از صافی انتخاب طبیعی گذشته اند دچار تصادف جدیدی می شوند. نظم موجود در سیستم های طبیعی ناشی از این نوع تصادف است.[۱۲] اجزاء مختلف بر اثر این «تصادف»ها در کنار هم قرار می گیرند و حد واسط های ناپایدار از میان می روند و تنها اجزائی که به صورت پایداری با دیگر اجزاء در ارتباط هستند باقی می مانند. این فرآیند را گزینش فزاینده می نامند[۱۳]. (ن.ک برهان نظم و مسئله گزینش فزاینده) بازی شیر یا خط زیر را در نظر بگیرید: چند هزار میلیارد سكه را روی زمین بریزید. آنهایی كه شیر آمده اند را بردارید و بقیه را كنار بگذارید. سكه هایی را كه برداشته اید دوباره روی زمین بریزید و فقط شیر ها را بردارید. اگر این كار را چند میلیون بار تكرار كنید، سرانجام یک (یا چند تایی) سكه باقی خواهد ماند كه تصادفاً میلیون ها بار، پشت سر هم شیر آمده است.[۱۴] حال به جای «سکه ها»، جانداران را بگذارید، به جای «شیر آمدن» انطباق بهتر با محیط، و به جای «کنار گذاشتن بقیه»، انتخاب طبیعی را بگذارید. آیا «تصادف» فرگشت هنوز باور نکردنی می آید؟
__________________
البته ما به کسی در این دنیا درس نمی دهیم، اما خودمان هم حاضر نیستیم از شما "چشم آبی ها"، تنها بخاطر این که چشمهای خود ما "سیاه" است، درس بگیریم! م.پ/پاسخ به تاریخ/۱۳۵۹ |