مثال این دسته از افراد را که از روی نادانی وجود موجودات و اشخاص ماوراء طبیعی را میپذیرند مانند مثال معروف فضانوردی است که با یک آدم فضایی در کره ماه برخورد میکند. این فضانورد به آدم فضایی به رسم یادبود یک مجسمه یخی هدیه میکند. آدم فضایی مجسمه را به خانه اش میبرد و فرا با حالتی بسیار خشمگین به نزد فضانورد باز میگردد و میگوید مجسمه ای که تو به من دادی را یک نفر از من دزدیده است. من شب آنرا روی بخاری خانه ام گذاشتم و فرا دیدم نیست. فضانورد به او میگوید که مجسمه تو را کسی ندزدیده است، مجسمه در تماس با گرمای بخاری ذوب شده است و به آب و سپس به بخار تبدیل شده است. در این مثال ساده آدم فضایی چون با ویژگیهای ماده آشنایی ندارد موجوداتی را مسئول اتفاق افتاده میبیند. به عبارت دیگر چون از علت یا علت های واقعی آگاهی نداشته است علت هایی خیالی را برای آن تصور کرده است. انسانهای دین خوی نیز در مقابل نادانی خود دقیقاً همینگونه رفتار میکنند. یک نمونه معروف از کسانی که به خدا به دلیل همین عادت "خدای حفره ها" اعتقاد داشته است اسحق نیوتون فیزیک دان و ریاضی دان بزرگ انگلیسی است.
__________________
البته ما به کسی در این دنیا درس نمی دهیم، اما خودمان هم حاضر نیستیم از شما "چشم آبی ها"، تنها بخاطر این که چشمهای خود ما "سیاه" است، درس بگیریم! م.پ/پاسخ به تاریخ/۱۳۵۹ |