04-05-2013, 13:14
|
#22 |
مدیر ازمایشی
تاریخ عضویت: Aug 2012
نوشته ها: 4,579
تشکر: 0 تشکر شده 458 بار در 305 ارسال | 2 -با انصافی ملا: ملا مقداری چغندر و هویج و شلغم و ترب و سبزیجات مختلف دیگر خرید و در خورجینی ریخته و آن را به دوش انداخت. بعد سوار خر شد و به طرف خانه روان شد. یکی از دوستانش که آن حال را دید پرسید: ملا جان چرا خورجین را به ترک خر نمی اندازی؟ ملا جواب داد : دوست عزیز آخر من مرد منصفی هستم و خدا را خوش نمی آید که هم خودم سوار خر باشم و هم خورجین را روی حیوان بیندازم!
__________________ اسمون ابری بود با نگاه من |
| |