بازی جدیدی یاد گرفتم
خواستم ثابت کنم می توان به تو فکر نکرد
کاغذی سفید برداشتم
قرار شد هر بار که به تو فکر میکنم ،
علامتی به رنگ آبی روی کاغذ نشانم
و هر بار که فکر تو مرا رها میکند ،
علامتی به رنگ قرمز
حالا
تمام خودکارهای آبی ام تمام شد
و خودکار قرمزم بی استفاده ماند
من ماندم و طوماری از رنگ های آبی
من ماندم و تنهایی های من ،
اما تمام تنهایی هایم ،
آبی ِ آبی است
|