08-01-2013, 20:28
|
#1 |
کاربر سایت
تاریخ عضویت: Jun 2013
نوشته ها: 221
تشکر: 0 تشکر شده 0 بار در 0 ارسال | چهار کاری که هنوز انسان بهتر از کامپیوتر انجام می*دهد انسان یک سری کارها را خوب انجام می*دهد و کامپیوترها هم یک سری کار. اریک اشمیت، مدیر شناخته شده گوگل می*گوید آنچه که می*تواند افرادی را که می*خواهند در آینده موفق باشند کمک کند در نظر گرفتن این "تفکیک قدرت" است و اینکه علاوه بر کسب تخصص در آنچه به بهترین شکل انجام می*دهند، با کامپیوترها همکاری کنند. اما انسان*ها چه کارهایی را بهتر انجام می*دهند؟ اگر امروز از من بپرسید پاسخ می*دهم جاگذاشتن کلیدها، آزار دیدن و رنجیدن و بعد هم فکر راجع به اینکه کجا ناهار بخوریم. خب... خوشبختانه گزارش جدیدی که توسط پژوهشگران هاروارد و MIT منتشر شده است پاسخ***های مثبت*تری به این سوال داده است. طبق مقاله "رقص با روبات**ها: مهارت*ها انسانی برای کار کامپیوتری" قدرت کامپیوترها در سرعت و صحت انجام عملکردشان نهفته است، درحالی که قدرت انسان تماما به انعطاف*پذیری*اش بر*می*گردد. برنامه*های کامپیوتر از منطق متکی بر قوانین ساده تا تشخیص الگوها؛ که قدرت پردازشی و داده*های بیشتری را مورد استفاده قرار می*دهد، پیشرفت کرده است. تشخیص الگوها می*تواند منجر به انجام وظایف پیچیده*تری برای کارهای انسانی شود. در حال حاضر سه نوع کار هست که هنوز هم انسان بهتر از کامپیوتر انجام می*دهد: درک حل مسئله: یافتن راه برای مشکلاتی که قوانینی برایشان وجود ندارد. برای نمونه: تشخیص بیماری توسط پزشک، تدوین دعوی متقاعدکننده توسط وکلا، ساخت یک اپلیکیشن تحت وب جدید توسط یک برنامه*نویس. جمع*آوری و پردازش اطلاعات جدید، تصمیم*گیری در این باره که در سیلی از پدیده*های تعریف*نشده چه چیزهای مرتبطی وجود دارد. مثلا: کشف مشخصات یک دارو توسط دانشمندان، کاوش زیر اقیانوس*ها، گزارش یک واقعه توسط خبرنگاران. کار فیزیکی غیر معمول. انجام کارهای پیچیده در محیط سه*بعدی، از نظافت گرفته تا رانندگی و آشپزی که تصور بر این است که کارهای کم*مهارتی برای انسان هستند، اما در حقیقت نیاز به ترکیب مهارت شماره ۱ و مهارت شماره ۲ دارند و انجامش برای کامپیوتر به*واقع دشوار است.
وقتی این سه عامل را از هم جدا کنید، درک تاثیر پیچیده*ای که فناوری و سپردن کار به دیگران هر دو بر روی بازار کار دارند، ساده*تر می*شود. David Autor از دانشگاه ام*آی*تی این امر را "خالی کردن" بازار می*نامد. مجموعه*ای از "مشاغل با مهارت متوسط" وجود دارند مثل نقد کردن چک، فروش بلیط هواپیما، تایپ حروف، دریافت عوارض، که بخشی از آن*ها و یا به*طور کامل با برنامه*های کامپیوتری جایگزین شده*اند. برخی از این مشاغل به کلی از بین رفته*اند و برخی دیگر با کار کردن کامپیوتر روی بخش*های عادی کار، پیچیده*تر و جالب*تر شده*اند. (مثلا سخنگوی بانک به مشاور مالی و منشی به دستیار اجرایی تغییر نام داده*اند.) به عبارت دیگر، پس از اینکه روبات*ها همه چیز را فتح کردند، آنچه برای انسان*ها باقی مانده است کارهای فیزیکی با مهارت پایین و کارهای ذهنی پیچیده با مهارت خیلی بالا هستند. نویسندگان این گزارش توصیه می*کنند نظام آموزش و پرورش را برای آماده*سازی کودکان برای "یک درک مفهومی با تاکید فزاینده حل مسئله" و هماهنگی بهتر با آن و برنامه*نویسی برای کامپیوترهایی که قرار است زندگی*شان را به عنوان دستیاران ما ادامه دهند، دوباره*سازی کنیم. به هر حال، با تنها در نظر گرفتن نیازهای شناختی یک شغل، نویسندگان این گزارش Frank Levy و Richard J. Murmane یک نکته حیاتی را نادیده گرفته*اند. کار چهارمی که انسان*ها بسیار بهتر از کامپیوتر انجام می*دهند. انسان بودن: همدردی کردن، ایجاد حس خوب در دیگران، مراقبت از سایرین، هنرمند و خلاق بودن، نشان دادن احساسات و آسیب*پذیر بودن در این مورد، خنداندن دیگران. حس انسانی برای اغلب مشاغل ضروری است و در پاره*ای موارد این حس کلی*ترین بخش کار است. در این مورد انسان برنده میدان است.
وبلاگینا |
| |